نامه مائده
دوروز پیش از مسافرت آمدیم رفته بودیم تبریز وکندوان به دختران عزیزم خیلی خوش گذشت دیروز وقتی از سر کار خسته به خانه آمدم دیدم روی جا کفشی مائده عزیزم یک نامه گذاشته نوشته بود مامان از اینکه مارابه مسافرت بردی خیلی ممنون از تو پدر عزیزم هم تشکر میکنم بخاطز همین برای شما یک کیک و یک اب میوه و ژل (ژله) دست کردم در یخچال گذاشتم فقت( فقط) برای مامان وبابا . خیلی خوشحال شدم خستگی از تنم در امد مائده را توی بغلم گرفتم و گفتم ممنون عزیزم فدات بشم و مائده زود رفت آبمیوه را آورد بعد هم ژله گفتم بعد از ناهار وتوی فکر بودم که با چی کیک درست کرده عصر رفت از یخچال طیقه پائین یک سی...
نویسنده :
مادر
20:18